قصه زندگی و حرفای ناگفتنی

اگه بیاد زندگیمو نثار چشماش میکنم*تموم آسمونمو زمین پاهاش میکنم

قصه زندگی و حرفای ناگفتنی

اگه بیاد زندگیمو نثار چشماش میکنم*تموم آسمونمو زمین پاهاش میکنم

 

 

 

جفتی ستاره در پس این شب پنهان ... سرگرم  علاقه اند

من یقین دارم روشنایی نطفه خواهد بست...               

 

نظرات 3 + ارسال نظر
الناز پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:12 ب.ظ http://www.sarzamine-yakhi.blogsky.com

سلام مرسی که سر زدی.
طوری نشده مرسی که میای و سر میزنی.

قطار می رود .. تو می روی ... تمام ایستگاه می رود .. و من چقدر ساده ام که سال های سال در انتظار تو کنار این قطار رفته ایستاده ام و همچنان به نرده های ایستگاه رفته ... تکیه داده ام

اینو همینجوری واست گذاشتم آخه این متن و خیلی دوست دارم

یه کوچولو و آقاییش یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:15 ب.ظ http://yekocholoo.blogsky.com

سلام..سامی جان..من واقعا ازت معذرت میخوام..من برات کامنت گذاشتم اما مثل اینکه به دستت نرسید..من پاکش کردم و بازم معذرت میخوام.اما نمیدونم وبلاگم چش شده تا انتها باز نمیشه برای همین مشخص نیست دیگه..بقیه مطالب..ببازم عذرمیخوام

سپیده شنبه 6 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 07:50 ق.ظ http://inmyheart.blogfa.com

سام عزیز سلام
مرسی پیش من هم اومدی
امیدوارم در کارت موفق باشی
لطفا هر موقع آپ شدی خبرم کن
بازم چشم به راهم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد