قصه زندگی و حرفای ناگفتنی

اگه بیاد زندگیمو نثار چشماش میکنم*تموم آسمونمو زمین پاهاش میکنم

قصه زندگی و حرفای ناگفتنی

اگه بیاد زندگیمو نثار چشماش میکنم*تموم آسمونمو زمین پاهاش میکنم
نظرات 7 + ارسال نظر
مهدی یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:30 ق.ظ http://hwtxp.com

چه جمله ای ...
معنیش مدتهاست گمشده...

پریسا دوشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:53 ب.ظ http://www.royayekhisi.blogfa.com

عکسش قشنگه.

سمانه پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:33 ب.ظ http://batian.blogfa.com/

نوروز پیامبر مهر است که مرا وامیدارد تنها به خاطر تو دوست داشتن را یاد بگیرم.
سال نو پیشاپیش مبارک.
همیشه به یادتم داداشی،موفق و شاد باشی...

سمانه سه‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:48 ق.ظ http://batian.blogfa.com/

ایران! من تور ا یاد ایران انداختم؟
برام جالب بود.چرا؟ بهم میگی؟
نمیدونم چرا ،از توضیحت خیلی خوشم اومد ممنون از کامنتی که گذاشتی.
دیدی چه بی صدا عاشق شدم و چه بی صدا وارد زندگی مشترک شدم! همیشه دلم میخواست عاشقانه ازدواج کنم و برای همه این آرزو رو داشتم اما حالا...
نمیدونم کدومش درسته.گاهی وقتا پشیمون میشم و میگم کاش اینقدر همسرم دوست نداشتم.کاش هنوز مجرد بودم و کاش هرگز عاشق نمیشدم اما با تمام این حرفا باز هم برات آرزو می کنم که عاشق باشی و زندگی شادی داشته باشی.برام دعا کن.

سمانه پنج‌شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:15 ق.ظ http://batian.blogfa.com/

چرا دیگه نیستی؟!!!!!!!!!!!

سمانه چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:33 ق.ظ http://batian.blogfa.com/

نمیدونم بعضی وقتا دلم میخواست تنها بودم و از دور از اینجا.روزهای خوبی را نمی گذرونم....
واسم دعا کن...
تور و خدا آدرستو عوض کردی منو فراموش نکنیا.بازم منو از خودت با خبر کن.دلم میخواد از جایی که هستی بیشتر بدونم.

الناز یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:56 ب.ظ

سلام خوبی؟نیستی؟تحویل نمیگیری؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد