قصه زندگی و حرفای ناگفتنی

اگه بیاد زندگیمو نثار چشماش میکنم*تموم آسمونمو زمین پاهاش میکنم

قصه زندگی و حرفای ناگفتنی

اگه بیاد زندگیمو نثار چشماش میکنم*تموم آسمونمو زمین پاهاش میکنم

دویدیم و دویدیم

دویدیم و دویدیم هیچ جا رامون ندادن

گفتن که توی جاده دونده ها زیادن

دویدیم و دویدیم فایده نداشت دویدن

به همه چی رسیدیم؛به جز خود رسیدن

دویدیم ودویدیم جاده ها بسته بودن

پلای توی رامون همه شکسته بودن

دویدیم ودویدیم رفتیم تو خط عادت

کم کم به هم می کردن دونده ها حسادت

 دویدیم ودویدیم راه ها خاکستری شد

حرفای عاشقونه کم رنگ و سرسری شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد