قصه زندگی و حرفای ناگفتنی

اگه بیاد زندگیمو نثار چشماش میکنم*تموم آسمونمو زمین پاهاش میکنم

قصه زندگی و حرفای ناگفتنی

اگه بیاد زندگیمو نثار چشماش میکنم*تموم آسمونمو زمین پاهاش میکنم

کاغذ بی خط

همیشه زودتر ازشعر می آیی و روی کاغذ چنان سپید می خوابی که شعر هایم را با حروفی بی صدا می نویسم کاش بیدار می شدی می ترسم کاغذ ها آنقدر سپید بمانند که شب اسم خود را فراموش کند و من پشت دروازه های بی کسی بمانم

نظرات 1 + ارسال نظر
شایسته چهارشنبه 2 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:17 ق.ظ

تو چرا مثل من مینویسی ..؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
جالبه نه ؟

خیلی عذ میخوام که شما هم عین من مینویسی؛چشم اگه خوشتون نمیاد ؛کل وبو حذف میکنم که فقط شما خوشحال باشین.

مرسی به خاطر نظر گلت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد